برخورد با استهزاءقرآن کریم در آیاتی بهطور مستقیم یا غیر مستقیم راههای گوناگونی را به مؤمنان برای برخورد با استهزاگران ارائه داده است که مؤمنان باید به تناسب موقعیت، این روشها را بهکار بندند که در ذیل برخی از آنها آورده میشود. فهرست مندرجات۱.۱ - نصیحت استهزاءگران توسط شعیب ۱.۲ - نصیحت استهزاءگران توسط پیامبر ۱.۳ - لزوم نصیحت استهزاءگران توسط مؤمنین ۲ - ترک مجلس استهزاء ۲.۱ - ترک واجب ۲.۲ - ترک مباح ۳ - ترک دوستی ۳.۱ - شأن نزول این آیات ۴ - صبر و یاد خدا ۴.۱ - مراد از مایقولون ۵ - استهزاء استهزاءگران ۵.۱ - شرایط استهزاء استهزاءگران ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - موعظههرگاه مؤمنان، یا مقدسات دینی آنان از جانب گروهی به استهزا گرفته شد بر آنان است تا با زبانی نرم استهزاگران را از عمل زشت خویش بازداشته، آنان را نسبت به پیامد خطرناک کارشان آگاه کنند. ۱.۱ - نصیحت استهزاءگران توسط شعیبقرآن در آیه ۸۷ سوره هوداز استهزای شعیب از سوی قومش سخن به میان آورده است: «قالُوا یـشعیب اَصَلوتُک تَأمُرُک اَن نَترُک ما یعبُدُ ءاباؤُنا». سپس در آیات بعد، از برخورد شعیب با استهزاگران خبر میدهد که ابتدا دلسوزانه قوم خویش را موعظه و ضمن هشدار به آنان درباره فرجام کارشان آنان را به توبه و استغفار دعوت کرد: «قالَ یـقَومِ... اِن اُریدُ اِلاَّ الاِصلـحَ مَا استَطَعتُ و ما تَوفیقی اِلاّ بِاللّهِ عَلَیهِ تَوَکلتُ و اِلَیهِ اُنیب و یـقَومِ لایجرِمَنَّکم شِقاقی اَن یصیبَکم مِثلُ ما اَصابَ قَومَ نوح اَو قَومَ هود اَو قَومَ صــلِح و ما قَومُ لوط مِنکم بِبَعید واستَغفِروا رَبَّکم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ اِنَّ رَبّی رَحیمٌ وَدود». ۱.۲ - نصیحت استهزاءگران توسط پیامبرهمچنین خداوند در آیات دیگری به پیامبر(صلی الله علیه وآله)میگوید: به بندگان من سفارش کن که پیش از فرا رسیدن عذاب قیامت، از قرآن پیروی کرده، از کارهای حرام از جمله استهزای دیگران دست بردارند: «قُل یـعِبادِی... واتَّبِعوا اَحسَنَ ما اُنزِلَ اِلَیکم مِن رَبِّکم مِن قَبلِ اَن یأتِیکمُ العَذابُ بَغتَةً و اَنتُم لاتَشعُرون اَن تَقولَ نَفسٌ یـحَسرَتی عَلی مافَرَّطتُ فی جَنـبِ اللّهِ و اِن کنتُ لَمِنَالسّـخِرین». ۱.۳ - لزوم نصیحت استهزاءگران توسط مؤمنیندر آیه۶۹ سوره انعامنیز خداوند مسلمانان تقوا پیشهای را که در پی موعظه استهزاگران هستند از حکم کلی حرمت همنشینی با استهزاگران استثنا کرده است: «وماعَلَی الَّذینَ یتَّقونَ مِن حِسابِهِم مِن شَیء و لـکن ذِکری لَعَلَّهُم یتَّقون». ۲ - ترک مجلس استهزاءترک همنشینی و دوری: ۲.۱ - ترک واجبنشستن در مجلسی که در آن مؤمنان یا مقدسات دینی به تمسخر گرفته میشوند جایز نیست: «و اِذَا رَاَیتَ الَّذینَ یخوضونَ فی ءَایـتِنا فَاَعرِض عَنهُم حَتّی یخوضوا فی حَدیث غَیرِهِ... فَلاتَقعُد بَعدَ الذِّکری مَعَ القَومِ الظّــلِمین». و کسی که در چنین مجلسی شرکت کند در حکم همان استهزا کننده و در گناه او شریک است: «و قَد نَزَّلَ عَلَیکم فِی الکتـبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءایـتِ اللّهِ یکفَرُ بِها و یستَهزَاُ بِها فَلاتَقعُدوا مَعَهُم حَتّی یخوضوا فی حَدیث غَیرِهِ اِنَّکم اِذًا مِثلُهُم». ۲.۲ - ترک مباحمگر اینکه نشستن در چنین مجلسی برای نهی از منکر و باز داشتن آنان از استهزا باشد که در این صورت همنشینی رواست. و در برخی موارد نیز باید بهطور کلی از آنان اعراض کرده، امر آنان را به خدا واگذار کرد: «اَعرِض عَنِ المُشرِکین اِنّا کفَینـک المُستَهزِءین». ۳ - ترک دوستیمسلمانان باید دوستی و پیوند خود را با استهزاگران دین قطع کنند. خداوند در آیات ۵۷ـ۵۸ سوره مائدهبه مؤمنان فرمان داده است که اهل کتاب و مشرکان مسخره کننده اسلام و دستورات عبادی را به دوستی نگیرند و ترک دوستی با آنان را شرط ایمان و تقوا شمرده است: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لاتَتَّخِذوا الَّذینَ اتَّخَذوا دینَکم هُزُوًا و لَعِبـًا مِنَ الَّذینَ اوتوا الکتـبَ مِن قَبلِکم والکفّارَ اَولِیاءَ واتَّقُوا اللّهَ اِن کنتُم مُؤمِنین و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا». ۳.۱ - شأن نزول این آیاتدر شأن نزول این آیات نقل شده است که جمعی از یهود و گروهی از نصارا هنگامی که صدای اذان را میشنیدند، یا مسلمانان را در حال نماز میدیدند به استهزا میپرداختند که آیه نازل شد و مسلمانان را از دوستی با آنان برحذر داشت. ۴ - صبر و یاد خدادر آیات ۱۰۹ـ۱۱۱ سوره مؤمنونقرآن از صبر گروهی از مؤمنان در برابر استهزای مشرکان خبر داده و آنان را به این جهت شایسته پاداش الهی دانسته است: «اِنَّهُ کانَ فَریقٌ مِن عِبادی یقولونَ رَبَّنا ءامَنّا... فَاتَّخَذتُموهُم سِخریـًّا حَتّی اَنسَوکم ذِکری و کنتُم مِنهُم تَضحَکون اِنّی جَزَیتُهُمُ الیومَ بِماصَبَروا اَنَّهُم هُمُ الفائِزون». همچنین در آیاتی دیگر خداوند پیامبر خود را در برابر استهزای مشرکان به صبر و روی آوردن به یاد خدا فرمان داده است: «فَاصبِر عَلی ما یقولونَ و سَبِّح بِحَمدِ رَبِّک قَبلَ طُـلوعِ الشَّمسِ و قَبلَ غُروبِها و مِن ءانای الَّیلِ فَسَبِّح و اَطرافَ النَّهارِ لَعَلَّک تَرضی». ۴.۱ - مراد از مایقولونمراد از «مایقولونَ» آزارهای مشرکان است که آن حضرت را مجنون، ساحر، شاعر و کاهنمیخواندند و با این کلمات گاهی آن حضرت را مسخره میکردند. در آیهای دیگر نیز تسبیح خداوند و سجده در برابر او به پیامبر سفارش شدهاست: «و لَقَد نَعلَمُ اَنَّک یضیقُ صَدرُک بِمایقولون فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک و کن مِنَ السّـجِدین». ۵ - استهزاء استهزاءگرانمقابله به مثل: در برخی از موارد انسان میتواند برای مجازات استهزاگران و دستبرداشتن آنان از عمل خود، استهزا را با استهزا پاسخ دهد. چنانکه نوح در برابر استهزاگران گفت: اگر ما را مسخره کنید ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد: «اِن تَسخَروا مِنّا فَاِنّا نَسخَرُ مِنکم کما تَسخَرون». ۵.۱ - شرایط استهزاء استهزاءگرانلیکن چنان که برخی از مفسران گفتهاند، مقابله به مثل زمانی جایز است که به عناد استهزاکننده یقین داشته باشیم و جز مقابله به مثل راهی برای اصلاح و توجّه او به اشتباهش نباشد. [۲۴]
الفرقان، ج۲۶ـ۲۷، ص۲۴۴.
۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن |